خلاصه داستان :دستیار کنگره اریکا (گراهام) از کریسمس خانوادگی چشم پوشی می کند تا به دستور رئیس خود به مسافرت برود. در پایگاه نیروی هوایی ساحل ، او با سروان اندرو جانتز (لودویگ) درگیر می شود ، که می داند ماموریت وی دلیل استرداد تسهیلات را پیدا می کند.
خلاصه داستان :سعد صاحب یک کارخانه اره برقی در اعماق جنگل است که تصمیم به فروش آن می گیرد. او نمی داند که یکی از کارآموزانش توسط برادرش در گوشه ای قرار گرفت و مجبور شد مقدار زیادی کوکائین را در داخل کارخانه پنهان کند.
خلاصه داستان :گروهی از دختران در جاده خاکی تصادفی گم می شوند. راننده کامیون یدک کش آنها را به سمت جعبه عقب خود می کشد. همه چیز طبیعی به نظر می رسد تا زمانی که آنها با سلاح برای اندام از خواب بیدار می شوند و به جنگ زندگی خود پرتاب می شوند.
خلاصه داستان :یک کهنه سرباز جنگ داخلی موافقت می کند دختری را خلاف میل خود ، که سالها پیش توسط مردم کیووا گرفته شده بود ، تحویل عمه و عموی خود دهد. آنها صدها مایل را طی می کنند و هنگام جستجوی مکانی که بتواند خانه خود را صدا کند با خطرات سنگینی روبرو می شوند.
خلاصه داستان :پس از 17 سال ، یک مهاجر آنگولایی با همسر و دخترش در ایالات متحده پیوست. در حال حاضر غریبه ها با یک آپارتمان یک خوابه مشترک هستند ، آنها عشق مشترک به رقص را کشف می کنند که ممکن است به آنها کمک کند از فاصله بین خود عبور کنند.
خلاصه داستان :در آستانه پدری ، یک مکانیک خردسال که سوار کشتی بین ستاره ای به زمین جدید است باید وحشت کیهانی بدخواهانه ای را که قصد استفاده از سفینه فضایی را دارد ، نادیده بگیرد.